حاج قاسم ...


قاسم سلیمانی، این یاور مظلومان و این شهید زنده را بُکشید که شهادت سال‏هاست انتظار حاج قاسم را می‏کِشد.

حاج قاسم را بُکشید؛ اگر از حرزِ دعای مادرانِ شهدا عبور کردید.
حاج قاسم را بکشید؛ اگر از دیوارِ بلندِ سکوتِ جانبازهایی که سال‌هاست خانه‌نشین شده‌اند، عبور کردید.
حاج قاسم را بکشید؛ اگر از طلسمِ نگاه همسری که سال‌هاست خیره به در مانده، عبور کردید.
حاج قاسم را بکشید؛ اگر از اُبهّتِ نگاهِ پدرانِ شهید عبور کردید.
حاج قاسم را بکشید؛ اگر از طاقِ دست‌های دعای پسرانِ پدر ندیده عبور کردید.
حاج قاسم را بکشید؛ اگر از سایه‌ی غربتِ دخترهای پدر از دست داده عبور کردید.
حاج قاسم را بکشید؛ اگر از …
حاج قاسم را بکشید؛ اگر از روی جنازه‌ی میلیون‌ها بسیجیِ شیعه در سراسر دنیا عبور کردید.

حُسین را بعد از زدنِ عَلمدار زدند؛ و تا دست‌های عَلمدار را نزدند، نتوانستند مَشک را بزنند.
عَلمدار ِ این انقلاب از این دست‌ها، از این سردارها کم ندارد.

اصلا حاج قاسم ما را بکُشید…
اما بدانید اگر قاسم سلیمانی را بکشید، هزاران قاسم سلیمانی دیگر سر بر خواهند آورد…
ایا همه راخواهید کُشت؟…
حاج قاسم سلیمانی از آن کلماتی است که تکرارش مخل در فصاحت کلام نیست که هیچ، تکرار یادش بسان تکرار الله اکبر تسبیحات حضرت زهراست بعد از فریضه جهاد که ثواب هزار نماز مستحبی دارد….

همــــه ما را بکشید…
همـــه ما حاج قاسم سلیمانی هستیم…
بترسید از ما، بترسید از حاج قاسم ها،
و بدانید که در میثاق ما “شهادت” را، “ترور” را، “ایستادگی” را طور دیگر معنا کرده اند…


من را بُکشید، ما را بُکشید، حاج قاسم را بُکشید؛ اگر جرأت دارید، که عمراً وجودش را ندارید. شما ترسو و بُزدل‏هایی بیش نیستید.
پس حرف زیادی نزنید.
ما همه حاج قاسم سلیمانی هستیم …

برگرفته از وبلاگ عکاس مسلمان

یادداشتی بر کرسی های آزاد اندیشی

آزاد اندیشی ممنوع!


از امیرالمومنین علی (ع) نقل شده است: تضارب آرا سبب تولید نظر صحیح می شود. همین چند روز پیش بود که مقام معظم رهبری در سخنان مهمی اعلام فرمودند: صد بار گفتیم کرسی های آزاد اندیشی برقرار شود و نشد. بیان این جملات از زبان رهبر انقلاب اما، جای بسی تامل دارد. زیرا وزارت علوم تعداد کرسی های آزاد اندیشی برگزار شده را بالغ بر هزار می داند. پس سوال اساسی مطرح شده اینجاست که مقام معظم رهبری با وجود برگزاری بیش از هزار کرسی در سراسر کشور، چرا فرمودند: صدبار گفتیم و نشد! پاسخ این سوال را شاید بتوان در کیفیت کرسی های برگزار شده جست و جو کرد. کرسی هایی که البته بیشتر شبیه به مناظره هستند. کرسی هایی که البته مسائل مطروحه در آن هیچ شباهتی به نقد یک نظریه یا فاع از آن ندارد و بیشتر شبیه به گفت و گوهای عامیانه و یا زدو خورد های بیهوده ی سیاسی می باشد. شاید در کلام رهبر انقلاب هدف از برگزاری کرسی ها، ایجاد شور و نشاط سالم و صدالبته برقراری فضای آزاد اندیشی و نقد منصفانه و عقلانی باشد. البته بیهوده نیست اگر بگوییم برگزاری کرسی الزاماتی دارد و متاسفانه در حال حاضر این الزامات بشدت دست و پاگیر است. الزاماتی که نام درست ان بروکراسی وزارت علوم می باشد. بروکراسی که متاسفانه نشات گرفته از آئین نام برگزاری کرسی های آزاد اندیشی می باشد. متاسفانه از زمانی که برگزاری کرسی های آزاد اندیشی از دانشجویان گرفته شد و به معاونت فرهنگی دانشگاه ها داده شد، در برگزاری همین کرسی های بی کیفیت نیز رکودی اساسی مشاهده شد. چرا که اکثر مدیران دانشگاه ها بیشتر از اینکه به فکر برقراری فضای آزاد اندیشی در فضای دانشگاه باشند، به فکر حفظ میز خود می باشند و صد البته از مدیری محافظه کار نمی توان انتظار داشت به مضوعات حساس و بحث انگیز اجازه ی طرح بدهند. حتی بعضا دیده می شود که متاسفانه مسئولین دانشگاه ها به تعبیر رهبر معظم انقلاب با  سو استفاده از قوانین و بروکراسی موجود مانع برگزاری کرسی ها می شوند. در تازه ترین اقدام از این نوع، مسئولان دانشگاه صنعتی همدان تنها چند دقیقه قبل از برگزاری کرسی آزاد اندیشی با وجود تبلیغات دو هفته ای و حتی مطالبه ی فضای عمومی دانشگاه با سو استفاده و نگاه سلیقه ای به قانون موجود مانع برقراری  فضای آزاد اندیشی شدند و کرسی را لغو کردند.

این اتفاق در حالی افتاد که موج مطالبه ی عمومی نسبت به کرسی های آزاد اندیشی به پیش می رود. بزرگترین اشتباه در قوانین موجود تحویل مسئولیت کرسی های آزاد اندیشی به وزارت علوم می باشد، زیرا برگزاری کرسی نیاز به جسارت و روحیه ی جوانی و صد البته دغدغه دارد و در این صورت حتی اگر مدیر مربوطه در دانشگاه دغدغه ی آزاد اندیشی را داشته باشد، بعید به نظر می رسد روحیه و جسارت مورد نیاز را نیز دارا باشد چرا که اکثر مدیران مربوطه ی دانشگاهی در میان سالی به سر می برند و گذشت زمان اشخاص را محافظه کار می کند و از همه مهمتر مدیری که روحیه و جسارت برقراری فضای آزاد اندیشی را داشته باشد، دیگر تضمین برای ماندگاری میزش وجود ندارد.

مقام معظم رهبری در ششم، آبان ماه سال 88 در دیدار نخبگان فرمودند: خوب، شما جوانها چرا به وجود نیاوردید؟ شما کرسى آزادفکرى سیاسى را، کرسى آزاد فکرى معرفتى را تو همین دانشگاه تهران، تو همین دانشگاه شریف، تو همین دانشگاه امیرکبیر به وجود بیاورید. چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همدیگر را نقد کنند، با همدیگر مجادله کنند. حق، آنجا خودش را نمایان خواهد کرد.

و در سخنان دیگر مقام معظم رهبری همواره مالبه ی کرسی ها از خود دانشجویان است. شاید بتوان از مجموع سخنان معظم له دریافت که در نگاه رهبری وظیفه ی برقراری فضای آزاداندیشی بر عهده ی دانشجو می باشد نه مسئول دانشگاه.

با همه ی این سخنان، خبردار شده ایم که اساسنامه ی کرسی ها در حال بازنگری می باشد. گرچه اساس  این اساس نامه اشتباه می باشد اما در این آشفته بازار همین خبر نیز خوشحال کننده است و امید آن داریم که اساسنامه ای اساسی و بهینه، خروجی کار باشد.

ان شا الله ...


این یادداشت در روزنامه کیهان شنبه 28 آبان 1390- شماره 20076 در صفحه دانشگاه (12) چاپ شده         http://kayhannews.ir/900828/12.htm#other1207

همچنین:


این یادداشت در سایت خبری IUSNEWS.ir قرار گرفته (لینک های پایین)


http://iusnews.ir/?pageid=2583&%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9!&1390-08-23


http://www.iusnews.ir/?pageid=2583&category=

 

کرمانشاه

زن کرمانشاهی خطاب به رهبر انقلاب:


من سه تا افتخار در زندگیم دارم.

اول اینکه مادر دو شهید هستم

دوم اینکه جانباز هفتاد درصد قطع نخائی هستم

سوم اینکه رهبر خوبی مثل شما دارم



در محضر امام ...

ان شاء اللَّه ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد، و با برپایى جشن پیروزى حق بر جنود کفر و نفاق و آزادى کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد ..


وصیت نامه امام خمینی (ره).