غرب دارای نظم چشمگیری است اما باید از خود پرسید هدف از این نظم چیست؟ نظم برای اهدافی متعالی، یا نظم برای هرچه بیشتر برآوردن میلها و هوسها؟ افراد سعی میکنند سر وقت از خواب بلند شوند، موهایشان را منظم شانه بزنند، کراواتشان را ببندند و به اداره روند و بعد از ظهر خیلی منظم و سر وقت به خانه برگردند، ولی اینهمه نظم برای هیچ. ادب غربی؛ ادبی است بدون محتوای حقیقی. «جنتلمن»بودن، یعنی تمام قواعدِ پذیرفتهشدهی جامعهی غربی را محترم بشماریم و این در برخورد اول هرکس را جذب میکند مگر اینکه متوجه شویم این نوع ادب غیر از ادبی است که دین الهی بر آن تأکید دارد. اگر امیرالمؤمنینu در وصیت خود امام حسن و امام حسین«علیهم االسلام» را به تقوای الهی و نظم در امورشان، دعوت میکنند[1] جهت و آرمان آن نظم، به سوی هرچه بیشتر قدسیشدن است و غفلت نکنیم که در حال حاضر در تمدن غربی ادبِ دنیایی جای ادب دینی را گرفته است، همانطور که قوانین بشری جای احکام الهی نشسته و لذا هر قدم که به این تمدن نزدیک شویم، چون رویکردش دنیا است، به همان اندازه از عالَم دیانت فاصله میگیریم و بر این مبناست که تأکید میکنیم انقلاب اسلامی نه تنها ما را به ادبِ مدرنیته دعوت نمیکند بلکه ما را به عالَمی متضاد با عالَمی که مدرنیته بشر را به آن میخواند، دعوت مینماید.
توجه به تفاوت ذاتی ادب غربی با ادب دینی کار مشکلی است مگر آنکه متوجه رویکرد متفاوت آن دو باشیم، که یکی در ذات خود برای هرچه دنیایی ترکردنِ انسانها برنامهریزی میکند و دیگری برای الهیشدن انسانها. و تا این مطلب درست تبیین نشود نمیتوانیم جایگاه انقلاب اسلامی را در دوران معاصر درست بشناسیم، تا آنجا که ممکن است به این تصور غلط گرفتار شویم که گویا انقلاب اسلامی برای بسط مدرنیته وارد تاریخ معاصر شده تا کشورهای اسلامی نسبت به آنچه غرب به آن رسیده عقب نیفتند. غافل از اینکه انقلاب اسلامی متذکر عالَم دیگری غیر از عالَم غربی است، برگشت به عالمی که رضاخان و پسرش از نظام آموزشی، سیاسی جامعهی ما ربودند. و مقابلهی ملت با رضاخان به جهت به حاشیهبردن عالَم دینی و به متن آوردن عالَم غربی بود، نه اینکه مردم با رضاخان و محمدرضاخان بر سر عقب نیفتادن از فرهنگ غربی مخالفت میکردند که چرا ما کمتر مدرن شدیم - و لذا آنها را بیرون می کنیم که بیشتر غربی شویم- آری عدهای در انقلاب بودند که با انگلستان و آمریکا تضاد نداشتند و در عین حال با شاه مخالف بودند، اینها با شاه تضاد داشتند چون معتقد بودند شاه دیکتاتور است و قواعد دموکراسی غربی را رعایت نمیکند و ما را از این جهت از ملل مترقی دنیا عقب انداخته است، عدهای از پاریس و آمریکا با همین طرز فکر، همراه حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» به ایران آمدند، هماکنون هم عدهای با همین فکر در بین نخبگان ایران هستند ولی ذات انقلاب اسلامی به سمت و سوی دیگری در حرکت است و آنهایی را هم که هنوز با آن طرز فکر به عقب نرانده، به مرور به عقب میراند.
تمام انقلابهایی که در تاریخ معاصر به وقوع پیوسته توسط کسانی بوده است که با حاکمان خود مسئله داشتهاند و نه با غرب. آنها در انقلابهای خود هدفی جز بیشتر مدرنشدن نداشتهاند و عملاً یا دنبالهرو غرب بودهاند و یا ادامهدهندهی آن. تحلیل دنیا هم در ابتدا نسبت به انقلاب اسلامی همین بود؛ که انقلابی است در دل فرهنگ مدرنیته برای عبور از دیکتاتوری شاه به دموکراسی غربی. در حالی که بهقول «میشلفوکو»: تنها انقلابی که ماورای مدرنیته، آمده است تا به مدرنیته «نه» بگوید، انقلاب اسلامی ایران است.[2] ولی متأسفانه نهتنها اکثر روشنفکران دنیا ابتدا این را نفهمیدند، عدهای از نخبگان خودمان هم هنوز این را نفهمیدهاند که امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» آمده است تا فوق فرهنگ مدرنیته به مدرنیته «نه» بگوید، و از این طریق افقی تازه در مقابل بشر بگشاید، افقی که بهتدریج بسط مییابد و مسیر تاریخ معاصر را عوض میکند.
برگرفته از کتاب انقلاب اسلامی، برون رفت از عالم غربی – استاد طاهرزاده
دانلود کلیپ صحبت های میر حسین موسوی
::آقای موسوی کاش خودتان به حرف های خودتان گوش می کردید::
(حجم : ۳.۴ MB )
چند وقتی بود مطلب طنز ننوشته بودم. بجاش امروز این عکس رو برای شما می گذارم.
استدلال رفقای بالاترینی هست راجع به کش دادن اعتراضات در ۱۳ بدر عید ۹۰ .
من یکی مرده ی این استدلال های بروبچ بالاترینم
البته عنایت داشته باشید استدلال های بروبچ جنبش سبز در ترقه بازی ۸۸ - ببخشید جنبش شکوهمند و بزرگ و مردمی و قانون مدار و با مرام و ... سبز - هم از این شکل می بودی!
متن زیر رو دریک سایت خبری پیدا کردم. جالبه که نامه ای با امضا ۱۰۰ نماینده برای پیگیری قتل نوشته شده.مگرخون دختر یک نماینده مجلس که خداوند ان شا الله بیامرزدش رنگین تر از بقیه است که ۱۰۰ نماینده مجلس تاکید بر پیگیری پلیس دارند. چه فرقی بین دختر یک نماینده مجلس با دختر یک شخص عادی وجود داره؟
دختر محمد باقر باقرینژاد نمایندۀ اصلاحطلب دور سوم و ششم مجلس شورای اسلامی (حوزۀ کازرون) یک هفته پیش در تهران ربوده شد و 24 ساعت بعد جسد او در اطراف شهر ری پیدا شد.
به گزارش آفتاب، پزشکی قانونی هنوز علت مرگ وی را اعلام نکرده است.
مراسم ختم وی روز پنجشنبه با حضور اصلاحطلبان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تهران برگزار شد.
سخنران این مراسم که هادی خامنهای نیز در آن شرکت کرده بود، هادی غفاری بود.
نامهای نیز با امضای 100 نفر از نمایندگان مجلس جهت پیگیری این قتل نوشته شده است.
تمدن اسلامی : اوج تمدن اسلامی در قرن چهارم بوده و افولش هم اکنون اما با پیروزی انقلاب اسلامی امیدهایی برای رسیدن به نقطه ای بالاتر از قرن چهارم می رود.در این برهه وظیفه ی خواص جامعه است که با سعی و تلاش مبتنی بر علوم اسلامی بار دیگر وظیفه ی خطیر تمدن سازی اسلامی را انجام دهند. البته به نظر بنده موج بیداری اسلامی ان شاالله کاتالیزور این موضوع شود.
تمدن غرب : تمدنی پر از تناقض که البته این تناقضات متاثر از رفتارهای کلیسای قرون وسطایی می باشد. این تمدن در اصولی که خودش برای خودش تعریف کرد روز به روز بیشتر غرق می شود مثلا آزادی های جنسی که در جامعه ایجاد کرد باعث مسائل و مشکلات امروز این تمدن شده است که البته برای درمان آن باید از اصول خود عدول کنند که اگر این کار را هم انجام دهند دیگر تمدنی ندارند چون مبنای تمدن آنان همین اطول غیر اخلاقی می باشد.
غرب زدگی : اتفاقی که برای بسیاری از تاثیرگذاران کشور و حتی عده ی قابل توجهی از قشر دانشجو به عنوان تحصیلکردگان جامعه افتاده است . متاسفانه این اتفاق به علت نگاه سطحی به ظاهر پر زرق و برق تمدن غرب برای عده ای می افتد و این در حالی است که با نگاهی دقیق به اصول این تمدن به خوبی می توان دریافت که در قیاس با تمدن اسلامی حرفی برای گفتن ندارد.
بحران دنیای معاصر در اخلاق، هویت و .... : همواره به نظر بنده تمدنی می تواند مسیر رشد و تعالی را بپیمایید که اصول تمدن با نیازهای فطری و ارزش های انسانی همسو باشد و در مرحله بالاتر پاسخگوی آن ها باشد . اما در واقعیت مشاهده می شود که ارزش ها و اصول تمدن حاکم بر دنیا(تمدن غرب) نه تنها در باطن پاسخ گوی ارزش ها و نیاز های فطری انسان نیست حتی متاسفانه در تضاد با فطرت انسان نیز می باشد . برای نمونه همجنس گرایی.
اسلام و تجدد: در واقع رابطه ی اسلام و تجدد یا همان مدرنیته باید به گونه ای باشد که تکنولوژی و پیشرفت های مادی و فناوری های مدرنیته مورد استفاده قرار گیرد و در مقابل معنویات و مسائل اخلاقی تجدد که مردود می باشد کنار گذاشته شود.
انقلاب اسلامی : نقطه شروع و البته به نظر بنده اوج بیداری اسلامی. جالب است که نقطه شروع نقطه ی اوج نیز می باشد. انقلاب اسلامی را باید بر مبنای تفکرات غیر مادی تحلیل کرد. فلذا اگر بر مبنای مسائل مادی تحلیل شود آنگاه باید ریشه های آن را در مسائل مادی جست و جو کرد اما وقتی در یک نگاه بالاتر از دید معنوی آن را تحلیل می کنیم ریشه ی آن را جز در بازگشت به ارزش های اسلامی نمی توان یافت. و جمله آخر : امام روزی گفت: " ما نفت نمی خواهیم ما ملی شدن نفت نمی خواهیم ما اسلام می خواهیم . اسلام که بیاید نفت خودش ملی می شود . " این جمله امام را می توان پاسخی قابل تامل به نگاه های روشنفکران دینی نظیر بازرگان به مقوله اسلام و حکومت دانست. یعنی وقتی اسلام بیاید زیربنای مسائل حل خواهد شد.
آرمان انقلاب اسلامی : آرمان انقلاب اسلامی زمینه سازی ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) می باشد . البته زمینه سازی ظهور در ابعاد یک جامعه را شاید بتوان همان برقراری یک حکومت اسلامی دانست .( با ظهور امام زمان (عج) حکومت جهانی برپا خواهد شد و این حکومت البته نیازمند مدیرانی می باشد. خوب چه بهتر که این مدیران دارای یک تجربه ی مدیریتی در حکومت اسلامی نیز باشند. و این یکی از صد ها دلیل این امر می تواند باشد)
تولید علوم انسانی اسلامی : نیاز بسیار مهم جامعه. زیرا علوم اسلامی حال حاضر هیچ گونه تناسبی با اسلام ندارد فلذا ضربه زننده به کشور و در نتیجه به اسلام است. علوم انسانی امروز بر مبنای مسائل مادی می باشد که از این رهگذر بسیاری از اتفاقاتی که در خود کشور ما افتاده قابل تحلیل نمی باشد. مانند انقلاب اسلامی و یا پیروزی در دفاع مقدس. اما این مسائل و هزاران مانند این از رهگذر مسائل مادی قابل درک و تحلیل می باشد. پس علوم انسانی یک جامعه که حتی وقایع آن جامعه را درست نمی تواند درک کند چه فایده ای دارد. این جاست که ضرورت در تولید علوم انسانی اسلامی مورد اهمیت قرار می گیرند.
یک نظر جالب دیگه از یک خواننده وبلاگ با عنوان سبز
جواب سوالاتتان:
چرا شما وقتی امریکا به افغنستان حمله میکنه از امریکا انتقاد میکنی؟لابد طرفدار طالبان هستی؟
چرا وقتی که حزب الله در جنگ پیروز میشود وزنهای لبنانی با تکپوش در میان خیابان میرقصد سید حسن نصرالله و شما حزب االه هاهیچ واکنشی نشان نمی دهی؟ (چون انجا لبنان است)فرض بر این که بنر امام حسین را اتش زدند؟البته فرض ،که نزدند!کشتن 8 نفر به گزارش از پرس تیوی در روز عاشورا روز حرام گناه نبود؟بقول شما اینها یهودی بودند اینها بهایی بودند،ایا هرکس که اعتراضی داشت را باید کشت یا باید دستگیر کرد دادگاه تشکیل داد ،اگر مجرم بود مسئله ای نیست اعدام کرد،،نه اینکهمردم را به بهانه اعتراض و اغتشاش کشت،
و در پایان یک توصیه بیاید از دین استفاده ی ایزاری نکنیم،ملت بحرین را کشتند اعتراض کنیم اما 1000نفر از مردم سوریه را بکشند دم برنیاوریم!
بیاید دین را از بازیهای سیاسیمان جدا کنیم،نه اینکه از سیاستمان جدا کنیم،از بازیهای سیاسیمان جدا کنیم
و اما پاسخ بنده:
ببین برادر عزیز من که نمی گم هر کی اعتراض داره بی دینه! اما هر کی در روز عاشورا اغتشاش کرد واضحه که بی دینه. یکی از رفقای داداش ما هم عاشورا رفته بود اعتراض کنه اما وقتی دیده بود کف و سوت زدند برگشت. من خودم با چشم هام دیدم بنر نیم سوخته امام حسین رو . هر کس حق اعتراض به نتیجه انتخابات را داره اما هیچ کس حق آتش زدن شهر رو که نداره. خودت اگه دقت کرده باشی میبینی که ابتدا با شعار ::رای من کجاست:: شروع شد اما انتها به چیز دیگری ختم شد. البته آمارت راجع به پرس تی وی غلطه چون اونطور که من می دانم ۲ نفر آمار کشته شدگان در عاشورا بود. بد نیست فیلم پرس تی وی رو آپلود کنی و لینکشرو برای من هم بزاری تا با هم بررسی کنیم. اما اون دونفر رو هم کسان دیگه ای کشتند. من خودم روز عاشورا با دقت دیدم که نیروی انتظامی ازصلاح استفاده نکرد. البته در اظهارات مدحی اعلام شد که ترور خواهرزاده موسوی کار کی بوده. انقدر این مساله واضحه که نیاز به استدلال نداره. اما کاش شبکه ::اخبار سوریه:: رو هم نگاه می کردی و خیلی چیزها دستت می آمد. برای قضاوت باید هر دو طرف رو ببینی هم بی بی سی رو ببین هم الاخبار سوری.
و این که حرف درستی زدی: باید دین را از بازیهای سیاسیمان جدا کنیم،نه اینکه از سیاستمان جدا کنیم
راستی انتقاد از آمریکا معناش حمایت طالبانه؟ وقتی طالبان در افغانستان قدرت رو به طور کامل در دست گرفت و دولت تشکیل داد و هنوز دنیا از آن روی سکه طالبان خبر دار نشده بود تمام دنیا به جز دو کشور ابراز خوشحالی کردند. روسیه چون طالبان آنها را از افغانستان بیرون کرده بودند و ایران . در آن هنگام رهبر انقلاب اعلام کرد عده ای به اسم اسلام در حال ترویج افراط گری هستند.
در این مستند(الماسی برای فریب) اسنادی بسیار رسوا
کننده برای اپوزیسیون و سرویس های جاسوسی غرب به نمایش گذاشته می شود.در این مستند
هم نوایی ضد انقلاب منفور با پول و دلار های بیگانه و برنامه های سرویس های جاوسی
غرب برای براندازی و استفاده ابزاری از اغتشاشگران به وضوح مشخص است.با هم گوشه ای
از ضربه های مهلک اطلاعاتی نظام جمهوری اسلامی ایران به اپوزیسیون خارج نشین و
سرویس های جاسوسی غرب را ببینیم:
جالبه.
بعد از دو سال انتظار بالاخره یک اظهار نظر، آخرش هم توی Gmail Buzz بطور اتفاقی عکس زیر رو دیدم . البته نمی توان تایید یا رد کرد . اما در هر صورت آقای موسوی خیلی دیر به فکر این اظهار نظر افتادند . البته ان شا الله که از ته دل گفتند.
اما سوال اصلی
آقای موسوی چرا آن موقع که بارها و بارها هیلاری کلینتون از شما و رفقایتان حمایت کرد حرفی نزدید؟
چرا وقتی رئیس رژیم صهیونیستی شما و رفقایتان را بهترین سرمایه اسرائیل منحوس خواند دم برنیاوردید؟
چرا وقتی اوباما برای شما و رفقایتان ابراز نگرانی می کرد لب تر نکردید؟
چرا وقتی رقاصه ها و فراری های ضد انقلاب در دنیا هیاهو بپا می کردند ساکت بودید؟
چرا وقتی هیلاری کلینتون مستقیما از کمک نقدی چند میلیون دلاری به شما و رفقای سبزتان حرف می زد احساس خطر نکردید؟
چه شده که امروز این اظهار نظر را می شنویم!
البته مانند این گونه تفکر را قبل تر ها هم از میرحسین موسوی شنیده ایم!
آن موقع ارازل و اوباش و تروریست و منافق هایی را در خیابان دیدم در عاشورا. دیدم با چشم خود زنی را که دستمال آغشته به بنزین را به مردم می داد و می گفت با هر کدام یک سطل زباله آتش بزنید. نمی دانم آقای موسوی، در تفکرات شما اینان ملت خداجو هستند؟ کسی که به عزادار امام حسین حمله میکند خداجوست! من خودم آثار و بقایای این حمله را دیدم از نزدیک. دیدم بنرهای امام حسین را که نیمه سوخته بود. البته شما راست می گفتی ملت خداجو آمدند. با دیدن این وضع ملت خداجو در روز عاشورا مراسم ها را رها کردند و به قول شهید مطهری شمر زمان خود را شناختند و به خیابان آمدند تا عاشورا را بهتر درکنند. هیچ وقت صحنه های درگیری را فراموش نمی کنم. ماموری پلیس ضد شورشی را با موتور از مقابل من بردند که هیچ چیز ازش باقی نمانده بود. البته ملت خداجوی آقای موسوی این بلا را سرش آورده بودند.
بد نیست آقای موسوی یک تعریف جدید از ملت خداجو هم ارئه کنند!
با این دل پر از قصه چه کنیم
جای شما خالی چند روز پیش خدمت استاد رحیم پور ازغدی بودیم در همدان. بالاخره رفقا تونستند بعد از 15 سال ایشان رو بیارند همدان. در سالن بودیم قبل از شروع سخنرانی استاد کلیپی از زندگی امام از ابتدا تا انتها پخش شد. یکی از رفقا که هم سن خودم بود(21) و امام رو اصلا ندیده ( متولد 69 می باشد و امام سال 67 فوت کرد) به محض پخش صحنه های فوت امام و اقدامات پزشکی روی اما زد زیر گریه . گریه ی اساسی و بلندی کرد. و جالبه خیلی سعی می کرد گریش رو از همه مخفی کنه . برای من خیلی جالب بود که اصلا این رفیق ما امام رو ندیده . حتی در زمان امام نفس هم نکشیده بعد این طور گریه می کرد!
حالا می فهمم وقتی آقای خامنه ای می گه : «امام تو شاهد باش جوانان راه تو را ادامه می دهند» یعنی چه ؟
امروز یک سر به blogsky زدم ببینم نظر جدید هست یا خیر با یک نظر جالب که برای مطلب "پرونده ای برای عزت الله سحابی" بود روبه رو شدم و چون احساس کردم از روی خلوص نیت هست کپیش کردم تا رفقا هم بخونندش.
::متن نظر::
بد نیست در آستانه سالگرد رحلت امام خمینی نقبی به اندیشه های اون بزرگوار بزنیم، شاید راهگشا باشه البته برای دلی که مریض نباشه.
شنیدم که در تایید مهندس موسوی امام فرموده ایشان به قیامت اعتقاد دارید و این کلام در مقابل کسانی گفته شده که مندس موسوی رو متهم به چپ بودن یا مصدقی بودن کردند، که البته از نظر من هر دوی ایناها عیبی ندارن ولی احتمالا برای قشریون و متحجرین عیب خیلی بزرگی محسوب میشه.
در وهله اول این کلام یعنی تایید اسلام مهندس موسوی از جانب مرجع بزرگ شیعه
این جالبه که اکثر زعمای قوم متحجر در این لایه بیرونی باقی موندن و کسی فکر دیگه ای نکرد.
گذشت و گذشت تا رسیدیم به امروز، که میبینیم افراد کشته میشن، به زندان میفتن و ...
و همه اینها به اسم اسلام انجام میشه، اسلامی که اصولش توحید و معاد و نبوته
در عین حال ما اعتقاد کسانی که به قیامت اعتقاد دارن در اعمال و رفتارشون همیشه سعی میکنن حق رو مراعات و حدیث داریم که حق رو بر اساس افراد نسنجیم
و امروز ثابت شده که بصیرت قلابی سبب ایجاد فتنه رمالی و جریان انحرافی میشه!
بصیر واقعیه کسیه که خدا رو ناظر بر اعمالش در همه حال بدونه و بتونه خدا رو همه جا ببینه، به گفته پیر سفر کرده، عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید
جالبه، همه اینها بر میگرده به معتقد بودن یا نبودن به قیامت!
امام خمینی سالها پیش بصیرت واقعی رو در مورد مهندس موسوی تشخیص و در مورد ایشان گفت که او به قیامت اعتقاد دارد
و همین قضیه باعث حق جو بودن ایشون شده
اگر حضرتعالی و امثال شما ذره اعتقاد به قیامت داشتید، اینجوری عاقبت خودتونو فدای مصالح دنیوی یکی دیگه نمیکردید و حداقل ذره ای حق مدارتر میبودید.
جناب من فکر میکردم درون بلاگ اسکای از وجود امثال شما خبری نیست، امروز فهمیدم که زهی خیال باطل.
اما در اسرع وقت پاسخ این نظر رو تنظیم می کنم و در وبلاگ قرار می دم
مراسم تشیع عزت الله سحابی صبح روز چهارشنبه بود. هاله سحابی فرزندش نیز در مراسم جان سپرد. اما ادعای عجیب سایت ها و شبکه های ضد انقلاب جالب است.
البته بهتر بود ضد انقلاب حرف خود را یکی می کرد و بعد اعلام می نمود
البته صدای آمریکا هم نقل متفاوتی داشت
اما واضح است که مامورین امنیتی باید در آنجا تمام تلاش خودرا بکنند که تشیع بدون درگیری و جنجال انجام شود . حالا چه رسد به اینکه یک مامور جوان با پنجه بکس به خانوم سحابی ضربه بزند . البته کاربر دیگر بالاترین همین را نقض کرده و ادعای دیگری را مطرح کرده. بماند این ادعاها.
اما واقعیت چه بوده:
یک شاهد عینی نیز از لحظه ایجاد ناراحتی قلبی برای هاله سحابی گزارش داد که خانم سحابی در جلوی جمعیت در حال حرکت بود که ناگهان غش کرد و به روی زمین افتاد و کف سفید از دهانش خارج شد.
در این شرایط مأموران انتظامی حاضر در مراسم از برخی نزدیکان وی میخواهند که او را به یک مرکز درمانی منتقل کنند که پس از مقداری تعلل، یکی از اقوام سحابی خودروی شخصی خود را جهت انتقال هاله سحابی به درمانگاه میآورد و چند تن از مأموران انتظامی نیز برای انتقال هاله سحابی به داخل اتومبیل کمک میکنند.
این شاهد عینی با یادآوری اینکه در زمان انتقال هاله سحابی به داخل خودرو برخی افراد با تلفنهای همراه خود فیلمبرداری کردند، افزود: بر خلاف برخی شایعات منتشر شده خودرو متعلق به یکی از بستگان خانواده سحابی بود و هاله سحابی را به مرکز فوریتهای پزشکی لواسان منتقل کرد.
اما در شرایطی که یحیی مشایخی فرزند هاله سحابی در همان دقایق نخست به سابقه بیماری قلبی مادری خود و درگذشت وی بر اثر ایست قلبی تأکید کرد، برخی رسانههای ضد انقلاب با تلاش برای احیای پروژه ناکام کشتهسازی ادعا کردند که وی بر اثر ضرب و شتم نیروهای امنیتی جان باخته است. این در حالی است که بر اساس سوابق پزشکی هاله سحابی، وی مشکل قلبی، قند و فشار بالای خون داشته است.
مرکز فوریت های پزشکی گزارش داده است که هاله سحابی در پی شرکت درمراسم تشییع پدر، دچار هیجان روحی زیاد شده و در ناحیه قلب خود درد شدیدی احساس می کند که پزشک خانواده آقای سحابی او را تحت مداوای اولیه قرار می دهد. اکبر دلاور کارشناس این مرکز گفت که خانم سحابی دچار ایست قلبی شده و تلاش پزشک حاضر در محل برای احیای قلب او بی نتیجه بوده است.
اما بد نیست نظر امام را هم راجع به ملی گرایان بدانیم:
این هایی که فریاد می زنند که باید دموکراتی باشد ٬ این ها مسیرشان غیر از ماست. این هایی که اسمی از اسلام نمی آورند و اجتناب می کنند از این که اسمی از اسلام بیاورند٬ در عمرشان بسم الله الرحمن الرحیم را نمی خواهند بگویند٬ این هایی که نوشته هایشان را بخوانید ببینید که از جمهوری اسلامی اصلش صحبتی نیست٬ این هایی که از این فداکاری که روحانیون کرده اند و قدم اول را روحانیون برداشته اند٬ ۱۵ خرداد ٬ ۱۵ خرداد روحانی است و باید تعطیل شود برای روحانی٬ نهضت روحانیت٬ این هایی که می بینید که اجتناب از این دارند و حتما باید اسم دیگری روی آن باشد٬ اسلام نباشد هر چه می خواهد باشد٬ این ها سرپوش می خواهندبگذارند روی مقاصد خودشان٬ آن مقاصدی که برخلاف مسیر ماست٬ با اسم یک نفری که ملی است. مسیر ما مسیر نفت نیست٬ نفت پیش ما مطرح نست. ملی کردن نفت پیش ما مطرح نیست٬ این اشتباه است. ما اسلام را می خواهیم٬ اسلام که بیاید نفت هم مال خودمان می شود.مقصد ما اسلام است.
آقای اوباما در سخنرانی چند روز پیش خود راجع به موج بیداری اسلامی گفت:
اولین بار صدای این اعتراض ها از خیابان های تهران به گوش رسید.
آقای اوباما راست می گویید. اولین بار صدای این اعتراض ها از خیابان های تهران رسید اما ۳۵ سال پیش در حدود سال ۱۳۵۵ .
همچنین گفت: آمریکا بر این مسئله که مردم ایران مستحق برخورداری حقوق مساوی با دیگر مردم جهان هستند، تاکید میکند و دولت نباید مانع دستیابی آرزوهای مردم ایران باشد.
گویا همه ی ملت های دنیا از نظر آقای اوباما مستحق برخورداری حقوق انسانی هستند جز مردم خودش.